سن و سال و محیط در خاصیت نوروپلاستیسیته بسیار موثر هستند. همچنین ذکر این نکته لازم است هر چندکه نوروپلاستیسیته مغز یک فرآیند مداوم است، نمیتواند آسیبهای شدید به نواحی اساسی مغز را درمان کند.
تاثیر سن و سال و محیط در پلاستیسیته مغز
هر چند پلاستیسیته در طول عمر انسان سبب تغییر در ساختار عصبی میشود، برخی از تغییرات نسبت به سایرین در سنین خاصی مهمتر هستند. مغز تمایل دارد در سالهای نخست زندگی تغییرات زیادی داشته باشد. به طور نمونه یک مغز نابالغ میتواند رشد داشته باشد و خود را سازماندهی کند.
به شکل عمومی، مغزهای جوان نسبت به تجربیات بیرونی بسیار حساستر هستند. اما این گفته به این معنا نیست که مغز افراد بالغ توانایی تطبیقپذیری را از دست داده است.
عوامل ژنتیکی نیز در پلاستیسیته مغز موثر هستند. برهمکنش با محیط و ژنتیک نقش مهمی در شکلگیری پلاستیسیته مغز دارند.
نوروپلاستیسیته یک فرآیند مداوم است
پلاستیسیته مغز در طول زندگی فرد مغز را تحت تاثیر قرار میدهد. نوروپلاستیسیته سلولهای عصبی ،گلیال (سلولهای غیر نورونی مغز) و سلولهای رگهای خونی مغز را درگیر میکند. این تغییرات میتوانند بر اثر یادگیری، تجربه، شکلگیری حافظه یا بر اثر آسیب مغزی ایجاد شوند.
در حالیکه افراد بسیاری باورد دارند که مغز پس از سن خاصی کاملا ثابت و بدون تغییر باقی میماند، پژوهشگران امروزی تاکید دارند که تغییر مغز هرگز متوقف نمیشود؛ به ویژه در برابر یادگیری.
در صورتیکه مغز آسیب ببیند، مانند آنچه به واسطه سکته مغزی تجربه میشود، نواحی خاصی از مغز صدمه میبینند که برخی کارکردهای خاص مغز را کنترل میکنند. در نهایت نواحی سالم مغز امکان این را دارند که کار این نواحی آسیبدیده را به دوش بکشند. به همین دلیل توانایی از دست رفته قسمتی از بدن پس از سکته را نمیتوان به فنارفته دانست.
پلاستیسیته مغز محدودیت دارد
لازم به ذکر است که انعطافپذیری مغز بینهایت نیست. اگر بخشهایی از مغز آسیب ببینند که کارهای خاصی بر عهده دارند، کارکرد این قسمتها کاملا مختل خواهد شد. به عنوان نمونه بخش زبان، سخنگویی، شناختی و حرکت. در حالیکه بهبودی غیر ممکن نیست، میزان بهبودی به عوامل مختلف مانند شدت آسیب، اقدام سریع برای توانبخشی، کیفیت توانبخشی و … بستگی دارد.